به گزارش مشرق، دشمن و رسانههای غربی در
انتخابات اسفند امسال در قیاس با انتخاباتهای پیشین، با تاکتیکهای
کاملاً متفاوتی حضور دارند. راهبرد ثابت رسانههای غربی در انتخاباتهای
گذشته تشویق مردم به تحریم انتخابات به منظور کاهش مشارکتکنندگان بود؛ به
نظر میرسد غرب کاملاًً به این نکته پی برده است که راهبرد تحریم به منظور
خدشه به مشروعیت نظام جمهوری اسلامی هیچگاه پاسخگو نخواهد بود؛ به همین
دلیل در انتخابات جاری سیاست متفاوتی اتخاذ کرده است.
سیاست کلان غرب و بهویژه آمریکا در انتخابات پیشرو، حضور فعال در
انتخابات و تلاش برای فرستادن چهرههای متمایل به غرب به مجلس شورای اسلامی
و حتی مجلس خبرگان است. بنابراین یکی از راهبردهای جدی رسانههای غربی در
این انتخابات، تبلیغ مستقیم و غیرمستقیم افراد و لیستهای دارای گرایش به
غرب و از سوی دیگر تخریب نامزدها و لیستهای انتخاباتی ضداستکباری و
ضدسیاستهای استعماری غرب است.
رونمایی عمومی این سیاست نوظهور را به شکل کاملاًً عیان و روشن در اقدام انتحاری رسانه رژیم سلطنتی انگلیس(بیبیسی) در هفته گذشته میتوان ردیابی کرد. بیبیسی در گزارش خود رسماًً از ایرانیان خواسته است به آیات عظام یزدی، مصباح و جنتی رأی ندهند و به طور ضمنی خواسته است به لیستی که متأسفانه چهره شاخص آن فردی چون آیتالله هاشمی رفسنجانی است، اقبال کنند!
یکی دیگر از راهبردهای نسبتاًً نوظهور و پیچیده غرب و رسانههای غربی در انتخابات سال جاری، «معنابخشیهای خاص به انتخابات» است. انتخابات در هر کشوری عرصهای برای رقابت گروهها و احزاب سیاسی بر محور «اختلاف سلیقه در روش» است. بالاخره در هر کشوری جریانهای مختلفی با سلیقههای مختلف و روشهای متفاوت برای رفع مشکلات و معضلات مبتلابه حضور دارند و انتخابات، میدانی برای آزمودن میزان اقبال عمومی به هر یک از این سلایق است، اما رسانههای غربی سعی دارند با تغییر معنای انتخابات در ایران، آن را به محملی برای نزاعها و چالشهای کلانتر و بزرگتر تبدیل کرده و دوقطبیهای توأم با تنفر در بین جامعه ایران ایجاد کنند. در مثال فوقالذکر، بیبیسی در لایه اول قصد دارد از ورود این سه فقیه بزرگوار ضدانگلیسی به مجلس خبرگان جلوگیری کند، اما در لایه دوم، مایل است معنای انتخابات مجلس خبرگان را از انتخابات عقلایی عالمانه اخلاقی، به محملی برای آری یا نه به شخصیت کمنظیری چون آیتالله جنتی تغییر داده و دعواهای جامعه ایران را بر روی ایشان بازتولید کند.
ترجمه ساده و روان این چنین سیاست پیچیده رسانهای که در بالا ذکر شد، همان جمله معروف منتسب به انگلیسیهاست: «تفرقه بینداز و حکومت کن»؛ مهمترین نتیجه «تغییر معنای انتخابات» به چالشهای کلان و نزاعهای مبنایی در جامعه، ایجاد شکافهای عمیق در جامعه و شکلگیری دوقطبیهای توأم با تنفر افراد این جامعه قطبیشده از یکدیگر است. این سیاست در صورت عدم درایت مسئولان و جامعه ایران میتواند یکی از مهمترین نقاط قوت کشور که همان انسجام و اتحاد ملی است را با خطر جدی مواجه کند.
افزونبر آنچه گفته شد، سایر تاکتیکهای عملیات روانی ثابت رسانههای غربی در انتخابات پیش رو نیز در حال تکرار است. تاکتیکهای تخریب شخصیت، ایجاد شایعه و اخبار دروغ و ... همچون گذشته در این انتخابات نیز در حال اجراست که اینها را باید به دو تاکتیک نوظهور رسانههای غربی در انتخابات پیش رو افزود.
مهمترین اقدام لازم برای مقابله با این راهبردهای خبیثانه و خصمآلود، آگاهیبخشی به جامعه است؛ با این حال مقدمه واجب معرفت بخشی به جامعه، هوشیاری مسئولان و پایکار بودن نخبگان است.
در وهله اول، مسئولان اجرایی و دیگر مسئولان کشور باید مراقب باشند که بخشی از جورچین عملیات روانی دشمن در انتخابات را تکمیل نکنند؛ هجمه به شورای نگهبان در جایگاه یکی از ارکان اساسی انتخابات در ایران بیشک یکی از راهبردهای همیشگی و ثابت دشمن است.
از سوی دیگر، برخی نامزدها و فهرستهایی که با حمایت دشمن نامداری چون انگلیس روبهرو میشوند لازم است بلافاصله نسبت به این حمایت واکنش نشان داده و آن را تقبیح و مرز خود با دشمن را عیان کنند. برای افرادی که سوابق مهمی در انقلاب اسلامی دارند، واجب است که حمایت انگلیس از خود و فهرست منسوب به ایشان را پس بزنند.
بخش دیگر از وظیفه آگاهیبخشی و مقابله با راهبردهای رسانههای غرب،
اقدامات بجا و بموقع رسانههای متعهد جبهه انقلاب اسلامی است. این رسانهها
باید با رصد هوشمندانه اقدامات طرف مقابل، بلافاصله فعالیتهای خود را با
هدف خنثیسازی این توطئههای پیچیده سازماندهی کنند.
نویسنده:
دکتر حمیدرضا مقدم فر